بله تموم شد...به همین راحتی.....چه زود رفت.....
چه فشار ها که نکشیدیم....چه حرفا که نشنیدیم...چه شب تا سحر ها که بیدار نبودیم.....و چه حسودی ها که نکردیم...وایسن...چه خیالها که هر دم به ذهن مشغولمون نمیومد ....و...حالا پر نکشیدن...به همین زودی تموم شد....ایام امتحانات منظورمه....من یکی که خیلی سختم گذشت...
بابا من در تعجبم چطور یه استاد نمیتونه همه کتاب ها را تدریس کنه ولی....ولی یه دانشجو میتونه همه کتابها را بخونه!!!!!!
بی خیال دیگه تموم شد....آخیش..ههههمممممم....یه نفس راحت...همراه با سه ماه تفریح...
جدی میگم...دیروز یکی از بچه ها میگفت.....واییی...تا شش ماه کتاب نمیخونیم...یعنی تا دی ماه...خبری از کتاب نیست....بچه ها ما که در طول ترم وقت داریم...چرا نمیخونیم که که شب امتحان ندا سر دهیم...شب تا به سحر گاه ها...منتظرت موندم...باده ی نا کامی در هجر تو پیمودم....یعنی هر چی بخونیم شب امتحان خیلی کم به مراد خودمون{فهمیدن}میرسیم...با آرزوی نشط و شاد کامی برای همه شما...تعطیلات به کام...روز گار بر وفق مراد...یادم رفت...راستی تبریک به کسانی که قصد کار خیییییر دارند و بزرگتر ها براشون آستین بال زدنه....
نظرات شما عزیزان: